
هنرهای رزمی

هنرهای رزمی به سیستمها و سنتهای مدونی از تکنیکها و فنون مبارزهای گفته میشود که با انگیزهها و دلایل متفاوتی تمرین میشوند؛ برای دفاع شخصی، رقابت در مسابقات، سلامتی بدنی و تناسب اندام، سرگرمی و تفریح و همچنین رشد و تعالی روحی، جسمی و معنوی. از پرکاربردترین سبکهای رزمی میتوان به کیکبوکسینگ، جودو، ساندا، کیوکوشین، بوکس، کونگفو، هنرهای رزمی ترکیبی، جوجیتسوی برزیلی و تکواندو میشود اشاره کرد.
ضربهٔ تیو دیت چاگی پرشی از استیون هویک تکنیک قفل مفصل در آیکیدو. این نوع فنون با ایجاد درد شدید حریف را وادار به تسلیم میکنند.شکستن اجسام سخت (بنکن) یکی از مهارتهای اصلی در هنرهای رزمی است
از دیدگاه سلاح، هنرهای رزمی را میتوان به سه گروه «با جنگافزار»، «بدون جنگافزار» و «با جنگافزار و بیجنگافزار» دستهبندی کرد. نخستین، مهارتهایی چون تیراندازی با کمان، نبرد با نیزه و شمشیرزنی را شامل میشود و دومی یعنی رشتههای مبارزهٔ بیجنگافزار بر ضربات دست و پا یا گلاویزی ویژه شده و سومی به هنرهای رزمی اشاره دارد که علاوه بر مبارزهٔ بدون جنگافزار، مبارزهٔ با جنگافزار نیز وجود دارد.
امروزه برخی مهارتهای مبارزه با سلاح همچون کِندو (شمشیرزنی ژاپنی) و کیودو (تیراندازی با کمان ژاپنی) به عنوان یک رشتهٔ ورزشی تمرین میشوند و رشتههای بدون جنگافزار همچون کاراته، جودو، تکواندو، موای تای، ساندا، کیکبوکسینگ و نیز بهعنوان روشهای دفاع شخصی تمرین میشوند. هنرهای رزمی جوجوتسو که مادر بیشتر هنرهای رزمی ژاپنی است، ووشو یا کونگفو، آیکیدو و هاپکیدو هم به عنوان هنرهای رزمی مسلح تمرین میشوند. همچنین شکلهای ساده شدهای از تایچیچوان، نوعی از ووشوی چینی، که از ماهیت رزمی خود خارج شده، بهطور گستردهای برای حفظ سلامتی تمرین میشوند. جوجوتسو در گذشته تنها به شکل شیوهٔ جنگیدن و برای بالا بردن شانس آسیب ندیدن در مبارزه تمرین میشد و همگی بر پایهٔ دفاع از خود و حمله بود. در این سبکها هیچ جایی برای ورزش و شادی بخشی وجود نداشت. با گذشت زمان هنرهایی همچون کودوکان جودو که بنیانگذار آن جیگیورو گانو بود از جوجوتسو پدید آمدند و برای ورزش و مسابقات و نه برای جنگ ویژه شدند. بسیاری از تکنیکها و تمرینات رشتههای مختلف رزمی مشابه است اما هر یک از آنها ترکیب مخصوصی از مهارتها را در خود جای دادهاند. برخی از آنها مثل کاراته بر حرکات پویا، دقیق و مستقیم تأکید دارند و برخی همچون آیکیدو تکنیکهای نرمتر، آهستهتر و پیوستهتر را به کار میگیرند. هر یک از رشتههای رزمی به میزان خاصی از تواناییهای بدنی شامل قدرت بدنی، انعطافپذیری (بهویژه در ناحیهٔ لگن)، هماهنگی عضلات و استقامت نیاز دارد.[۱] ووشو و نینجوتسو تنها هنرهای رزمی هستند که تمامی دستهبندیهای بالا را شامل میشوند.
کهنترین نگارههای باستانی که در آنها تصویر نبرد دو انسان به تصویر کشیده شده است به ۵۴۰۰ سال پیش در مصر باستان، حدود ۵۰۰۰ سال پیش در بینالنهرین (بابل) برمیگردد. در ویتنام نیز غارنگارههایی از سال ۲۸۷۹ پیش از میلاد بهجای مانده که در آنها تصاویری از مبارزه با شمشیر، چوب، کمان و نیزه دیده میشود.
هنرهای رزمی چینی چهار هزار سال پیش در دوران حکومت دودمان شیا شکوفا شدند. گفته میشود که هوانگدی معروف به «امپراتور زرد» نخستین سیستمهای رزمی را در چین ترویج کرد. از هوانگدی به عنوان یک فرمانده نامدار یاد شده که پیش از تصاحب حکومت چین نوشتههای مفصلی را در مورد پزشکی، ستارهشناسی و هنرهای رزمی به رشتهٔ تحریر درآورده بود. یکی از دشمنان مهم او که چی یو نام داشت نیز به عنوان پایهگذار «جیائو دی» شهرت دارد؛ نوعی کشتی چینی که نیای کشتی رزمی امروزین چین محسوب میشود.
پایهریزی هنرهای رزمی آسیایی احتمالاً با تلفیق روشهای رزمی اولیهٔ چینی و هندی صورت گرفت. بین سالهای ۴۸۰ تا ۲۲۱ قبل از میلاد چین صحنهٔ جنگهای مداوم بین حکومتهای رقیب بود و همین موجب شکوفایی هنرهای رزمی شد. فلسفه و استراتژی هنرهای رزمی در این دوران تکوین یافت و این مسئله در کتاب «هنر نبرد» اثر سان تزو استراتژیست نظامی نامدار چینی در ۳۵۰ قبل از میلاد به خوبی تشریح شده است. سان تزو در این کتاب در کنار مطرح کردن اصول مکتب تائوئیسم به مباحث نظامی همچون شیوه پیادهسازی نیروها، سازگاری با ناهمواریها، استفاده از جاسوسان و اینکه چگونه یک نیروی کوچکتر میتواند بر نیروی بزرگتر غلبه کند، میپردازد.
این آموزهٔ تائویی که نرمی و ملایمت بر سختی و زمختی غلبه میکند یکی از اصول بنیادین هنرهای رزمی است. برای مثال این قاعدهٔ مهم جودو که «از نیروی دشمن برای غلبه بر او استفاده کن» یا این اصل تایچیچوان که «چهار سیر بر هزار من چیره میشود» به این نگرش اشاره دارند.
بر اساس روایتهای اساطیری شائولینچوان یا کونگفوی شائولین که راهبان بودایی معبد شائولین آن را تمرین میکنند، نخستین بار در قرن پنجم میلادی توسط بودیدارما ابداع شد. بر اساس این روایتها بودیدارما که از هند به چین آمده بود تا آئین بودا را به این سرزمین معرفی کند، وقتی به معبد شائولین رسید، متوجه شد که راهبان این معبد بسیار ضعیف هستند و قادر نیستند در مقابل غارتگری راهزنان مقاومت کنند. به همین جهت او فنون رزمی را برای تقویت بدنی به آنها آموخت. راهبان معبد شائولین تا به امروز به تواناییهای رزمی خود را حفظ کردهاند و مهارتهای آنها در دنیا شهرت دارد. در کره و ژاپن نیز هنرهای رزمی با مذهب بودایی و آئین ذن ارتباط تنگاتنگی داشتهاند. قدیمیترین مدرکی که به جنگاوری راهبان معبد شائولین اشاره دارد به یک کتیبه از سال ۷۲۸ میلادی مربوط میشود که در آن به دو واقعه اشاره شده است: یکی دفاع معبد شائولین در مقابل راهزنان در سال ۶۱۰ میلادی و دیگری نقش راهبان شائولین در غلبه بر وانگ شیچونگ در سال ۶۲۱ میلادی.
هنرهای رزمی در تاریخ آئین بودایی همواره با تمرینات و آموزههای «چان» و «ذن» در ارتباط بودهاند. چراکه مبارزان و رزمیکاران متوجه شده بودند که تمرینات ذن باعث اجرای بهتر فنون رزمی میشود. وقتی مبارز بتواند ذهن و انرژی خود را تنها بر روی حرکات خود در زمان حال متمرکز کند، ترس از شکست و مرگ از میان خواهد رفت و توجه مبارز تنها معطوف به واکنشهای بدنی خود خواهد بود.[۲]
مهمترین جنبهٔ وحدتبخش هنرهای رزمی شرق آسیا که آنها را از رشتههای رزمی سایر نقاط دنیا متمایز میکند، تأثیر مکاتب دائو و ذن آئین بودایی بر آنهاست. این ویژگی باعث شده تا وضعیت ذهنی و معنوی هنرجویان اهمیت بالایی داشته باشد. در هنرهای رزمی بر درونیسازی وضعیتی تأکید میشود که در آن کارکردهای محاسبهگری ذهن به تعلیق درآمده تا ذهن و بدن به عنوان یک واحد پیوسته به شرایط محیطی و تغییرات آن واکنش نشان دهند. در مکاتب دائو و ذن نیز بر به دست آوردن چنین وضعیتی تأکید میشود و راه رسیدن به آن نیز از طریق تجربه و تمرین است. به همین دلیل بسیاری از پیروان این مکاتب به تمرین هنرهای رزمی به عنوان یک فعالیت فلسفی و روحانی میپردازند.[۳]
در دوران حکومت تانگ (۶۴۹ تا ۷۱۲ میلادی) هنرهای رزمی چینی در نقاط مختلف آسیا منتشر شدند. یکی از نخستین رشتههای رزمی کرهای «تانگ سو دو» نام دارد که معنی تحتاللفظی آن «طریقتِ مشتزنیِ تانگ» است. تانگ سو وارد جزیره اوکیناوا شد و اهالی این جزیرهٔ واقع در جنوب ژاپن، نویسههای چینی «تانگ-سو» را به صورت «کارا-ته» تلفظ میکردند که «کارا» به معنی تانگ و «ته» به معنی دست یا مشت یا مشتزنی است. البته در سال ۱۹۲۲ دولت ژاپن برای آنکه ماهیت چینی کاراته را انکار کند نویسه دیگری که آن هم «کارا» تلفظ میشود اما به معنی «خالی» است را برای نوشتن «کاراته» استفاده کرد تا کاراته به معنی «دست (یا مشت) خالی» باشد.
سیستم رزمی قدیمی ژاپنیها جوجیتسو نام دارد. در جوجیتسو مجموعهای از فنون پرتابی، خفهکننده، قفل مفاصل، ضربات مشت، لگد و ضربات دست باز برای دفاع از خود تمرین میشود. جودو در سال ۱۸۸۲ و آیکیدو در ۱۹۲۵ دو هنر رزمی مهم ژاپنی هستند که هر دو آنها بر مبنای جوجیتسو پایهگذاری شدهاند.[۴]
در ژاپن از دیرباز مجموعه تمرینات جنگجویان شامل تیراندازی با کمان، شمشیرزنی، مبارزه بیسلاح و شنا با زره میشد اما افراد عادی که به تمرینات رزمی علاقمند بودند بیشتر به سراغ کاربرد جنگی از ابزارهای عادی مثل خرمنکوب، داس و خنجر میرفتند. شاید متنوعترین رشته رزمی را بتوان نینجوتسو دانست که در دورهٔ حکومت ارباب-رعیتی در ژاپن برای استفادهٔ جاسوسهای نظامی پدیدار شد. نینجاها علاوه بر فنون رزمی با سلاح و بدون سلاح، مهارتهایی چون تغییر چهره، فرار، پنهان شدن، جغرافیا، هواشناسی، پزشکی، و کاربرد مواد منفجره را فرا میگرفتند.[۳]
نیمهٔ دوم قرن نوزدهم طلیعهٔ آغاز تاریخ هنرهای رزمی به عنوان ورزشهای مدرنی بود که از دل سیستمهای سنتی جنگی برآمده بودند. اروپا در این دوران شاهد شکلگیری بوکس و شمشیربازی در شکل ورزشی خود بود. در ژاپن نیز شکلهای مدرن جودو، جوجیتسو، و کندو با احیای مکاتب رزمی عصر ادو بنیانگذاری شدند. در تایلند قوانین مدرن موای تای در دهه ۱۹۲۰ تدوین شد و در چین هم تاریخ نوین هنرهای رزمی در دههٔ ۱۹۳۰ معروف به دههٔ نانجینگ با افتتاح انستیتو گیوشو زیر نظر حکومت کومینتانگ، آغاز شد.
شمشیربازی و کشتی آزاد و کشتی فرنگی در اولین دورهٔ المپیک مدرن در سال ۱۸۹۶ در برنامهٔ بازیها قرار گرفتند و بوکس نیز در سال ۱۹۰۴ وارد المپیک شد. اتحادیه بینالمللی بوکس در ۱۹۲۰ پایهگذاری شده و قهرمانی شمشیربازی جهان از سال ۱۹۲۱ برگزار میشود.
با افزایش روابط میان غرب و آسیا تعداد بیشتری از سربازان غربی جنگ جهانی دوم و جنگ کره را در چین، ژاپن و کره گذراندند و با سبکهای رزمی محلی این نقاط آشنا شدند. جوجیتسو، جودو و کاراته در دهههای ۶۰–۱۹۵۰ در جهان غرب محبوبیت پیدا کردند. کیکبوکسینگ آمریکایی در دهه ۱۹۷۰ به عنوان ترکیبی از بوکس و کاراته تکوین یافت و تکواندو در جریان جنگ کره در دهه ۱۹۵۰ توسعه پیدا کرد.